سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ویژگیها، جایگاه و میراث امام هادی(ع)

زندگی امام هادی(علیه السلام) به لحاظ هم عصر بودن با چند تن از خلفای مستبد عباسی بخصوص متوکل- آن فرمانروای ستم پیشه و دشمن آشکار اهل بیت(علیهم السلام)-از جهاتی متمایز از زندگی سایر ائمه هدی(علیهم السلام)- می باشد بخصوص آنکه حضرت هادی(علیه السلام) به خاطر موقعیت علمی و معنوی بالایی که در میان مسلمانان داشت مورد بغض و کینه بیشتر عباسیان و حاکمان مستبد قرار گرفت و در این راه مرارتهای زیادی را به جان خرید. 

برای آشنایی بیشتر با حیات پربار امام هادی(علیه السلام) و معارف ناب ایشان گفت وگویی با حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد طبسی انجام داده ایم. وی از محققان و فضلای پرکار حوزه علمیه قم در زمینه مسائل عقیدتی و تاریخی و نیز سیره اهل بیت(علیهم السلام) است و تاکنون بیش از 20 جلد کتاب در این باره به زبان عربی و فارسی به رشته تحریر درآورده است که ثمره تحقق و مطالعه زیاد ایشان در زندگی ائمه(علیه السلام) منجر به تألیف کتابهایی چون: حیاه الامام العسکری، حیاه الامام الحسن، حیاه الصدیقه الطاهره ، حیاه الامام الهادی(علیه السلام) و حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت شده است. اینک ماحصل این گفت وگو را از نظر می گذرانیم. ¤ به عنوان اولین سؤال ویژگیها و جایگاه علمی امام هادی علیه السلام را توضیح دهید؟ - امام هادی(علیه السلام) یکی از آن دوازده امامی است که در اوج بلند قله دانش جهان هستی قرار گرفته است و احدی تاکنون به آن قله نرسیده و نخواهد رسید. 

امام هادی(علیه السلام) بدین جهت در جایگاه بلند و رفیع قرار گرفته چون بنا به فرموده رسول خدا(ص) عالم امت بوده است و پرواضح است کسی که پیامبر پیشاپیش او را عالم خطاب کرده باشد باید در چنین جایگاهی قرار بگیرد. بدین جهت او هادی است یعنی هدایت کننده به سوی خدای عزوجل و تا فردی به عالی ترین مقام علمی نرسیده باشد نمی توان به او سمت هدایتگری را داد. شما اگر نگاهی به القاب امام هادی بیندازید خیلی زود به جایگاه و مقام علمی ایشان پی می برید چرا که هر یک از لقب های امام نشانه جایگاه بلندی در بین مردم است، گرچه ما به خصوصیات آن نرسیده باشیم. به امام هادی(علیه السلام)- فقیه امین موتمن مفتاح گفته اند. امام هادی امین بر چه چیز بوده است آیا جز امانت داری از دین خدا و مردم بود؟ او را کلید چه چیزی می دانند آیا کلیدی جز بر اسرار الهی بود که ائمه خزانه اسرار عالم خلقت بوده اند و همه چیز از سوی آنان باید تفسیر و تبیین گردد. در عظمت جایگاه علمی امام هادی همین بس که وی از سن هشت سالگی یعنی از زمانی که پدر بزرگوارش حضرت امام محمدتقی(علیه السلام) به شهادت رسید مقام امامت را عهده دار گردید و از دوران کودکی آنقدر در دل مردم جای گرفت که حاکمان عباسی را به وحشت انداخت. از همان روزهای نخست عهده داری مقام منیع امامت و سرپرستی امت، توطئه دشمنان برای جداسازی وی از امت اسلامی شروع شد که عاقبت در سن شانزده سالگی حضرتش را از مردم مدینه و دیگر مشتاقان جدا کردند. بگونه ای که اگر این جایگاه علمی نبود هرگز امام را به این صورت تحت فشار قرار نمی دادند. دوست و دشمن به مقام علمی حضرتش اعتراف داشتند.

متوکل در نامه ای به امام می نویسد: امیر مومنان به جایگاه علمی تو آشنا است و به محمدبن فضل دستور داده ام تا تو را مورد احترام و تجلیل قرار دهد و از تو شنوایی داشته باشد. بزرگترین طبیب نصرانی آن زمان درباره اش می گوید : اگر بنده ای از بندگان خدا غیب می داند فقط اوست. عبدالله جنیدی که از بزرگترین عالمان مدینه بود در برابر امام سر تعظیم فرود آورده و درباره اش می گوید: به خدا سوگند که امام هادی بهترین فرد روی زمین و برترین کسی است که آفریده شده است. ¤ یکی از میراث های گرانقدر امام هادی(علیه السلام) تدوین رساله ای درباره سرنوشت انسان یا قضا و قدر است لطفا درباره این رساله و دیدگاه امام هادی(علیه السلام) در این خصوص توضیح دهید؟ - درباره این رساله و اهمیت آن نکاتی به ذهن می رسد که یادآوری آنها خالی از فایده نیست: اولاً ،این رساله در حقیقت پاسخ نامه ای بود که مردم اهواز درباره جبر و تفویض از امام سؤال کرده بودند. اگر چه نامی از فرستنده نامه به میان نیامده، اما روشن است که این نامه و پاسخ آن از یک جریان انحرافی و خطرناک پرده برداشته که در آن روز پیروان امام را رفته رفته در خود هضم می کرد و رواج این اندیشه فاسد نیز موجب عداوت و دشمنی و جدایی نیروهای هوادار از هم می شد و نویسنده نامه یا نویسندگان آن با درک این موقعیت خطرناک، امام را طی نامه ای، از وجود چنین جریانی آگاه ساخته و از او واقعیت را جویا شدند و امام نیز اقدام به نوشتن این نامه کرد. ثانیاً ،امام هادی در این نامه نخست بر یک محور اساسی و غیرقابل خدشه انگشت گذاشته و همه مسلمانان را به آن ارجاع داده که عظیم ترین و مهمترین مرجع حل اختلاف میان مسلمانان است و آن قرآن کریم می باشد. محور دومی که امام در این نامه برای حل اختلاف ارائه نموده اهل بیت عصمت است که رسول خدا از تمام مسلمانان خواسته است به دامان آنان چنگ بزنند که در سایه پیروی از اهل بیت هرگز گمراه نخواهند شد. چرا که قرآن و اهل بیت تا روز قیامت از هم جدا نخواهند شد. ثالثاً ،امام در این رساله به مسئله جبر پرداخته و می فرماید این اندیشه بدین جهت باطل است که صاحبان آن می گویند خداوند بندگانش را به گناه مجبور ساخته سپس آن ها را بر انجام آن عقوبت خواهد کرد. در حالی که این پندار، ظلم بر خدا و تکذیب پروردگار است چرا که خداوند هرگز به کسی ظلم نمی کند. سپس امام به شصت آیه مبارکه برای باطل کردن جبر و تفویض و اثبات امر بین امرین استدلال می کند. نکته چهارم این که امام هادی علیه السلام به نه روایت از پیامبر اشاره می کند که برخی از آنها درباره نفی جبر و تفویض و بخش دیگر آن درباره جایگاه امیرمومنان می باشد. نکته بعدی اینکه امام هادی در این رساله به برخی از پاسخ های معصومین در همین راستا اشاره کرده است مثلا پاسخ امیرمومنان درباره نفی جبر و تفویض و پاسخ امام صادق در نفی تفویض را نقل کرده و آنگاه می فرماید: پس هرکه گمان کند که خداوند امر و نهی خویش را به بندگان خود واگذار کرده است، تمام اوامر و نواهی خدا را باطل ساخته و همچنین تمام وعده و وعیدهای پروردگار را از بین برده است. امام هادی علیه السلام در پایان این پاسخ به شواهد و قرائنی از قرآن اشاره می کند که انسان مورد آزمایش امر الهی است.

خلاصه این که امام در این رساله شریفه برای نفی مسئله جبر و تفویض از آیات قرآن و روایات و گفته های معصومین پیش از خود استفاده کرده است که خواندن این نامه را به تمام پیروان اهل بیت اکیدا توصیه می کنم. ¤ از جمله معارف بلند حضرت، موضوع امام شناسی است که در قالب زیارت جامعه کبیره بیان شده لطفا در باره علت شکل گیری این زیارت و برخی از مفاهیم بلند آن و نیز سندیت و اعتبار آن توضیح دهید؟ - هر یک از معصومین علیهم السلام برای بیان معارف الهی با در نظر گرفتن شرایط زمان، شیوه خاصی به کار برده اند مثلا امام زین العابدین(علیه السلام) در قالب دعا به بسیاری از معارف الهی اشاره کرده که این معارف در کتاب صحیفه سجادیه جمع آوری شده است. و یا این که حضرت امام رضا(علیه السلام) در حین گفت وگو در جلسات بحث و مناظره به طور مفصل پیرامون امامت و جایگاه رفیع آن صحبت کرده است و امام هادی نیز در قالب زیارت به موضوع مهم امامت پرداخته و به مطالب فراوان پیرامون شخصیت امام اشاره کرده است. امام هادی علیه السلام طبق درخواست موسی بن عبدالله نخعی که گفته بود زیارتی مرا تعلیم کن که با بلاغت کامل باشد و هرگاه خواستم یکی از شما را زیارت کنم همان را قرائت کنم. این زیارت را برای وی بیان کرده است. امام(علیه السلام) پس از ذکر آداب زیارت از قبیل شستشو و غسل و بر کردن جامه های تمیز، به این ارادتنامه بسیار زیبا، جامع و بلیغ می پردازد که به زیارت جامعه کبیره مشهور شده است. آن حضرت در این زیارت نامه طولانی به بیش از یکصد و پنجاه وصف و ویژگی برای معصومین پرداخته که هر یک از آن ها نیاز به بحث و بررسی و شرح و تبیین دارد و بزرگان نیز در کتاب های متعدد به شرح این زیارتنامه پرداخته اند. در این زیارتنامه امام نخست به جایگاه رفیع اهل بیت اشاره کرده و می فرماید درود بر شما ای خاندان نبوت و جایگاه رسالت و مرکز رفت و آمد فرشتگان و محل فرود وحی و معدن رحمت و خزانه داران دانش و ریشه های سخاوت و پیشوایان امتها و ولی نعمتها و پایه های نیکوکاران و ستونهای خوبان و سیاستمداران بندگان و دربهای ایمان وامین های رحمن. ایشان در بخش دیگری از این زیارتنامه امام را این گونه معرفی می کند:شهادت می دهم که شما امامان راهبر و راهنما و ره یافته و دارای عصمت هستید و نزد خدا گرامی و مقرب و با تقوا و از راستگویان و برگزیدگان می باشید. شما اطاعت کنندگان از خدا و قیام کننده به فرمان باری تعالی هستید خداوند شما را برگزیدگان دانش خود و پسندیده برای امور غیبی خود دانست و برای رازهای خود انتخاب کرد. شما امامان را به هدایت خویش عزیز و ویژه برهانش قرار داد. خداوند شما را برای نور خود برگزید و به روح خود تأیید فرمود و برای خلافت الهی در روی زمین پسندید.

بدون تردید کسی که یک بار این زیارتنامه را بخواند خواهد فهمید که امام کیست و جایگاه و منزلتش چیست و حق همانست که موسی بن عبدالله نخعی فهمیده بود که نمی داند امام را چگونه مورد خطاب قراردهد، چرا که درک مقام امام برای او و هرکس دیگر میسر نمی باشد. و این امام هادی بود که بر او و ما منت نهاد و چگونگی عرض ادب به امام را آموزش داد. درمورد سند که فرمودید ، این زیارت با این همه وصف و ویژگی که ممکن نیست از زبان غیر معصوم صادر شده باشد دیگر سند نمی خواهد چرا که هر کلمه ای از این زیارتنامه خود سندی بر اعتبار این ارادت نامه می باشد. اما برای این که بدانیم زیارت جامعه کبیره درچه کتاب معتبری نقل شده است عرض می کنیم که مرحوم شیخ صدوق در دو کتاب گرانسنگ خود یعنی من لایحضره الفقیه و عیون اخبار الرضا آن رابا سند خود از موسی بن عبدالله نخعی نقل کرده است. ¤ اگر بخواهید چالش های عمده زمان امام هادی(علیه السلام) را بیان کنید چگونه آنها را دسته بندی می کنید؟ - از مطالعه و بررسی زندگی امام هادی (علیه السلام) و همچنین از ملاقات ها ونامه ها و گفته ها و فرمانهایی که از ایشان صادر می شد می توان ترسیم ناقصی از مشکلات و چالش های زمان حضرت ارائه کرد. امام در زمانی می زیست که بسیاری از جریان ها و اندیشه های انحرافی، شکل گرفته و به اوج خود رسیده بود مانند اندیشه انحرافی غلو، ادعای نبوت، ترویج اباحیگری، بازی با آیات خدا و تفسیر به رای، رشد اندیشه تصوف، رشد واقفه، فتنه جدال در قرآن و ده ها اندیشه، دیگر که از سوی صاحبان قدرت پشتیبانی می شد. همچنین کشته شدن برخی از وکلای امام و عده ای از دوستان وپیروان حضرت و جمع زیادی از علویها و زندانی شدن برخی دیگر از آنان و وجود فشارهای سخت بر پیروان اهل بیت و ویران کردن قبر امام حسین توسط متوکل عباسی از دیگر چالش های زمان امام هادی (علیه السلام) است. مشکل تر از همه قرار دادن امام درحصار آهنین بود تا از راهنمایی های ایشان به شدت جلوگیری کنند. 

ولی امام هادی(علیه السلام) علیرغم آن فشارهای سخت و آن محدودیت های فراوان، با ارسال پیام های آشکار وپنهان و دستورهای لازم به افراد جهت کنترل افراد خطرناک و جلوگیری از نفوذ آنان در افراد ساده لوح، ازپای ننشست و مجدانه به کار خود ادامه داد. امام (علیه السلام) در برابر جریان غلو و ترویج کنندگان این اندیشه باطل به شدت موضع گرفت و علی بن حسکه قمی و قاسم یقطینی را که ادعای بابیت و نبوت را برای خود و مقام الوهیت را برای امام هادی قایل بودند بشدت نفی و طرد کرد و به پیروان خویش فرمود از این افراد منحرف فاصله بگیرند و درنامه دیگری آنها را لعن کرد. و یادر قبال محمد بن نصیر نمیری که ادعای نبوت کرده بود و قائل به تناسخ شده و غلو می کرد و مکتب اباحیگری را رواج می داد سرسختانه موضع گرفت. درباره مفسد دیگری به نام فارس بن حاتم قزوینی که نخست از وکلای امام بود، سپـس دچار غلو گردید و منحرف شد، دستور داد از او فاصله گرفته و لعنش کنند و هرگز وجوهات شرعی را در اختیار او قرار ندهند و در نهایت دستور قتل او را صادر کرد و از جنید خواست مردم را از شر فتنه او و افکار انحرافیش نجات دهد. ¤ از روش های منحصر به فرد امام هادی برای ترویج اسلام و تشیع، استفاده از شبکه گسترده وکالت و نمایندگی درمناطق مختلف و شیوه مکاتبه و نامه نگاری بود. در این مورد توضیح دهید؟ - در نتیجه محدودیتی که از سوی حاکمان عباسی برای امام هادی ایجاد شده بود امام بر آن شد تا شبکه ارتباط خود را از طریق وکلا و نامه نگاری به افراد و گروه ها گسترده تر کند. امام با این که کاملاً تحت مراقبت حاکمان عباسی بود اما درچند شهر نمایندگانی را تعیین کرده و پیروان را طی مراجعات حضوری و مکاتبه ای به آنان ارجاع می دادند. این نمایندگان که افرادی با سابقه بودند درشهرهای بغداد،ری، اهواز، قم و دیگر شهرهای شیعه نشین حضور داشتند و مردم جهت مسائل شرعی، حل اختلافات، گرفتن حقوق واجب و دیگر مسائل مورد نیاز به این وکلا مراجعه می کردند. نام این وکلا و حوزه فعالیتشان و همچنین مراتب علمی آنها را رجال نویسان آورده اند که می توان از میان آنها به حسن بن راشد بغدادی، ایوب بن نوح، علی بن جعفر هادی، جعفر بن سهیل، عثمان بن سعید عمری، علی بن حسن بن ربه، علی بن مهزیار اهوازی و علی بن ریان اشاره کرد.

جالب توجه این که امام در احکام وکلا قید کرده بود تا هر یک در محدوده منطقه خویش عمل کرده و از گرفتن وجوه از دیگر مناطق، خودداری نماید. یا از برخی وکلا خواسته بود تا رابطه شان را با دیگر نمایندگان به جهت ملاحظه برخی از مسائل کم کنند. اما نامه هایی که بین امام و پیروان رد و بدل شده زیاد است. موضوعات این نامه ها پرسش از اعتقادات، فقه، مسائل اجتماعی اخلاقی، آداب زندگی و غیره می باشد. این نامه ها توسط جمع کثیری متجاوز از یکصد نفر نوشته شده است که جهت اطلاع بیشتر می توانید به کتاب حیات الامام الهادی(علیه السلام) نوشته اینجانب مراجعه فرمایید. ¤ در صورت امکان مختصری درباره نکات جالب توجه و ناگفته های سیره ای در زندگی امام هادی(علیه السلام) راتوضیح دهید؟ - اگر چه زندگی امام هادی سراسر درس و برنامه زندگی برای انسان ها است اما رفتارهای زیبایی که آن حضرت با دوستان و یاران خود داشت بسیار شنیدنی است. امام(علیه السلام) برای یاران باوفا و عالم و دلسوز، ارزش فراوانی قائل بود که به نمونه هایی اشاره می کنم: امام هادی(علیه السلام) در تجلیل و احترام یکی از یاران خود به نام ایوب بن نوح به عمرو بن سعید مداینی فرمودند: ای عمرو! اگر مایل باشی به مردی از اهل بهشت نگاه کنی به این مرد نظر کن. نسبت به یکی از فقها و دانشمندان پیرو اهل بیت(علیه السلام) آن قدر تجلیل و احترام کردند که او را در بالاترین جا و مکان کنار خود نشاندند و چون این کار موجب تعجب و نکوهش برخی از حضار گردید امام در پاسخ فرمودند: آیا کتاب خدا را به عنوان داور قبول دارید؟ گفتند: آری. حضرت فرمودند: خداوند می فرماید: یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات؛ سپس فرمودند: خداوند برای عالم مؤمن، راضی نمی شود مگر آنکه او را بر مؤمن غیرعالم برتری دهد، همان گونه که راضی نمی شود غیر مؤمن بر مؤمن برتری یابد. امام هادی(علیه السلام) در راستای احترام به یاران باوفای خود، گاه می نشست و به سخنان و عقاید آنان گوش می داد همان گونه که به عرضه کردن عقاید حضرت عبدالعظیم حسنی گوش فرا دادند و در پایان سخنش به وی فرمودند: ای ابوالقاسم به خدا قسم دین خدا که آن را بر بندگانش پسندیده است، همان است که تو عرضه کردی. خداوند تو را بر گفتار استوار در دنیا و آخرت پایدار گرداند. هم چنین ایشان پرسش گران مسائل دینی از شهرهای دور و نزدیک را به یارانی متقی و عالم و پارسا چون عبدالعظیم حسنی و دیگران ارجاع می دادند. مثلا به حماد فرمودند که اگر چیزی از امور دین... بر تو مشکل شد از عبدالعظیم حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان. امام(علیه السلام) پیوسته برای یاران خود دعا می کردند و برای نجات برخی از آن ها که در زندان عباسیان به سر می بردند تلاش فراوان کرده و از کمک های مالی خرد و کلان دریغ نمی ورزیدند. ¤ برای ترویج معارف عمیق امام هادی(علیه السلام) در میان افراد جامعه چه راه کارهای عملی راپیشنهاد می کنید؟ - فکر می کنم در درجه اول این معارف باید توسط کارشناسان بزرگ اسلامی به حوزه های مختلف تقسیم بندی شودو آنان آنچه را که در حوزه دولت و قانون گذاری و اداره مردم است جدا کرده و آن ها را به صورت قوانین اسلامی قابل عمل و لازم الاجرا به ادارات ابلاغ کنند. آنچه که مربوط به فرهنگ اسلامی است می باید از طریق کار فرهنگی به جامعه ابلاغ شود لازم است مسئولان فرهنگی کشور و دولت اسلامی آن ها را از طریق کارشناسان مؤمن و متعهد و دلسوز و آگاه از راه های گوناگون به جامعه تزریق کنند. مثلا معارف این امام همام باید با بیان های ساده به زبان های مختلف در قالب کتاب، جزوه، مجله، روزنامه ، هفته نامه و ماهنامه در مقاطع مختلف سنی به صورت پرسش و پاسخ از مردم و یا میزگردهای علمی در رسانه های ملی و محلی منعکس گردد و در این باره از ابزارهایی چون نمایش و تئاتر و فیلمهای تلویزیونی و سینمایی استفاده شود. قطعا ارائه این معارف کارشناسی شده در سایت های اینترنتی، وبلاگ ها، اطاق های گفتگو، خانه های فرهنگ، منبرها، سخنرانی ها و شب شعرها تاثیر بسیار خوبی در هدایت جامعه خواهد داشت. پیشنهاد من این است که در ایام تولد و شهادتهای معصومین(علیه السلام) میزگردها و جلسات صمیمانه مرکب از اقشار مختلف مردم از قبیل معلم، دانشجو، روحانی، بازاری، کارگر، کارمند به سرپرستی یک کارشناس قوی و آشنا به مسائل اسلامی برگزار شود و این معارف بلند طی یک ساعت و در بهترین ساعات فراغت مردم برای استفاده همگان به بحث و گفتگو گذاشته شود. ¤ 

چگونه می توان فرهنگ اهل بیت و سیره عملی آن بزرگواران را به عنوان الگوهای عملی برای نسل جوان مطرح کرد و در جامعه نهادینه ساخت؟ - در پاسخ به این سؤال می توان گفت که از زمان بعثت پیامبر(ص) تا شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) که قریب به 273 سال معصومین در بین امت بودند، با اندک مطالعه ای می توان هزاران شاخص تربیتی ،اخلاقی، دینی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غیر آن را یافت که از لابلای رفتارهای آنان با پدر، مادر، خواهر، برادر، خویشان، دوستان، دشمنان و فریب خوردگان، دولت های بیگانه، اندیشه ها و فکرهای انحرافی، جریان های خطرناک و نیز دانشمندان بدست می آید و می توان از آن ها الگوبرداری کرد. امامان معصوم در این 273 سال حضور در بین مردم میراث عظیم و گران بهایی از خود به یادگار گذاشته اند که الگوگیری از آنها می تواند درزندگی مانقش بسیارموثرداشته باشد. ¤مهمترین منابع وکتاب هایی راکه مطا لعه آنهامی تواندبرای مخاطبین در زمینه شناخت امام هادی(علیه السلام) مفید واقع شود معرفی فرمائید؟ - منابع اسلامی قابل استفاده بر دو گونه هستند: 

اول- کتابهایی که ویژه زندگی امام هادی تدوین شده که در گذشته و امروز به زبانهای مختلف مخصوصا به زبان عربی تدوین و به ارادتمندان تقدیم شده است مانند کتاب اعلام الهدایه، حیاه الامام الهادی (علامه باقر شریف قرشی)، ستارگان درخشان (مرحوم محمدجواد نجفی)، فرهنگ جامع سخنان امام هادی موسوعه الامام الهادی، منهاج التحرک عند الامام هادی و حیاه الامام الهادی (اثر حجت الاسلام محمدجواد طبسی). 

دوم- کتابهایی که درباره چهارده معصوم علیهم السلام تالیف شده است از جمله کافی (علامه کلینی)، بحارالانوار (علامه مجلسی)، کشف الغمه اربلی، الارشاد شیخ مفید، و اعلام الوری علامه طبرسی به زبان عربی و منتهی الامال مرحوم شیخ عباس قمی، چهارده معصوم عمادزاده اصفهانی، زندگی دوازده امام (ترجمه سیره الائمه الاثنی عشر) و... به زبان فارسی.